عینک

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

شعر بسیار  زیبای آقای مصطفی رحماندوست

 

دو تا عینک به من دادند،


برای خوبتر دیدن


دوتاشان مثل هم، اما


یکی تیره، یکی روشن


یکی را می زدم، شب بود


دلی پُر کینه با من بود


و با آن دیگری شب هم


برایم روز روشن بود


دلم با هر دو تا عینک


چو سیر و سرکه می جوشید


برای دیدن دنیا


به رنگ زنده می کوشید


اگر دیدی دو تا عینک


میان کوچه افتاده


رها کن، چون که باید دید


بدون عینک و ساده




برچسب‌ها: شعرمصطفی رحماندوست

تاريخ : شنبه 23 اسفند 1393 | 3:14 | نویسنده : سعید علوی |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • مرگ چت